|
نویسنده : مصطفی
تاریخ : یک شنبه 22 آبان 1390 |
|
چه تنگنای سختی است !
یک انسان یا باید بماند یا برود.
اکنون دنیا برایم از معنی تهی شده است.
و دریغ که راه سومی هم نیست !
نظرات شما عزیزان:
هر چه داشتم بخشیدم و تنها شدم
گفتی برو، گفتم به چشم این بود کلام آخرین
گفتی خدا حافظ تو، گفتم همین؟، گفتی همین
گریه نکردم پیش تو با این که پر پر می زدم
با خون دل از پیش تو رفتم و باز نیومدم
بازی عشق تو رو جانانه باختم
مثل بازنده خوب مردانه باختم
همه ثروت من تحفه درویش
نفسم بود که به تو شاهانه باختم
لبخند آخرین من دروغ معصومانه بود
برای پنهان کردن داغ دل ویرانه بود
من مات مات از بازی شطرنج عشق می آمدم
شاه مهره دل رفته بود، من لاف بردن می زدم
قلعه دل، اسب غرور، لشکر تار و مار عشق
دادم به ناز رخ تو، این همه یادگار عشق
گفتم ببر هر چی که هست، رقیب درد چیره دست
گفتی تو مغروری هنوز، با فتح این همه شکست
بازی عشق تو رو جانانه باختم
مثل بازنده خوب مردانه باختم
همه ثروت من تحفه درویش
نفسم بود که به تو شاهانه باختم
لبخند آخرین من دروغ معصومانه بود
برای پنهان کردن داغ دل ویرانه بود
من مات مات از بازی شطرنج عشق می آمدم
شاه مهره دل رفته بود، من لاف بردن می زدم
گفتی برو، گفتم به چشم این بود کلام آخرین
گفتی خدا حافظ تو، گفتم همین؟، گفتی همین
گریه نکردم پیش تو با این که پر پر می زدم
با خون دل از پیش تو رفتم و باز نیومدم
بازی عشق تو رو جانانه باختم
مثل بازنده خوب مردانه باختم
همه ثروت من تحفه درویش
نفسم بود که به تو شاهانه باختم
لبخند آخرین من دروغ معصومانه بود
برای پنهان کردن داغ دل ویرانه بود
من مات مات از بازی شطرنج عشق می آمدم
شاه مهره دل رفته بود، من لاف بردن می زدم
قلعه دل، اسب غرور، لشکر تار و مار عشق
دادم به ناز رخ تو، این همه یادگار عشق
گفتم ببر هر چی که هست، رقیب درد چیره دست
گفتی تو مغروری هنوز، با فتح این همه شکست
بازی عشق تو رو جانانه باختم
مثل بازنده خوب مردانه باختم
همه ثروت من تحفه درویش
نفسم بود که به تو شاهانه باختم
لبخند آخرین من دروغ معصومانه بود
برای پنهان کردن داغ دل ویرانه بود
من مات مات از بازی شطرنج عشق می آمدم
شاه مهره دل رفته بود، من لاف بردن می زدم
سلام داداشی.مرسی که اومدی پیشم.
وب جدیدت هم قشنگه و مطالبش خوبه.اما راستش من اون یکی رو بیشتر دوست داشتم.gif)
اما امیدوارم تو این وبم موفق باشی.gif)
وب جدیدت هم قشنگه و مطالبش خوبه.اما راستش من اون یکی رو بیشتر دوست داشتم
اما امیدوارم تو این وبم موفق باشی
سلام دوست عزیز
عیدت مبارک
سبزه زار دل من،سوخت از دل تنگی
میروم تا شب مهتاب دگر
عکس روی تو
توی آیینه ماه،متجلی نشود
میروم، عشق تو را
دور کنم از دل خویش
فرق احساس منو تو
از زمین تا ماه است
«دور باید شد،شب سرودش را خواند
نوبت پنجره هاستـــ....»
عیدت مبارک
سبزه زار دل من،سوخت از دل تنگی
میروم تا شب مهتاب دگر
عکس روی تو
توی آیینه ماه،متجلی نشود
میروم، عشق تو را
دور کنم از دل خویش
فرق احساس منو تو
از زمین تا ماه است
«دور باید شد،شب سرودش را خواند
نوبت پنجره هاستـــ....»
setare 
ساعت14:12---23 آبان 1390
همه‌ی خواستن تو
شب‌ها در من حرف می‌شود..
کلمه می‌شود..
بر پوست کاغذی تن شعر من
قطره
قطره
قطره
سقوط می‌کند..
اشک می‌شود..
همه‌ی نبودن تو
شب‌ها
می‌سوزد اما
خاکسترش
بر حجم سرد اتاق من
دوباره می‌روید
عشق می‌شود......
شب‌ها در من حرف می‌شود..
کلمه می‌شود..
بر پوست کاغذی تن شعر من
قطره
قطره
قطره
سقوط می‌کند..
اشک می‌شود..
همه‌ی نبودن تو
شب‌ها
می‌سوزد اما
خاکسترش
بر حجم سرد اتاق من
دوباره می‌روید
عشق می‌شود......
ایـن روزهــا
عجیـب دلـم بـچگـی مـی خواهـد ...
♠خستـه ام♠
فـقط یـک قـلم لطـفاً ...
می خواهـم خـودم را خط خـطی کنـم !
عجیـب دلـم بـچگـی مـی خواهـد ...
♠خستـه ام♠
فـقط یـک قـلم لطـفاً ...
می خواهـم خـودم را خط خـطی کنـم !
گذشته در چشمانم مانده است
عبور ثانیه ها ی رد شده در تمام نگاه هایم مشهود است
چشمانت را با شقاوت تمام به روی حقایق بستی
صبور میمانم و بی تفاوت می گذرم
که نفهمی هنوز هم دوستت دارم..
عبور ثانیه ها ی رد شده در تمام نگاه هایم مشهود است
چشمانت را با شقاوت تمام به روی حقایق بستی
صبور میمانم و بی تفاوت می گذرم
که نفهمی هنوز هم دوستت دارم..
من ترانه هایم را قاب می کنم...
با سنجاق تنهاییم ؛
به گوشه ای می آویزم ،
تا تو بخوانی...
اگر خواندی ،
فقط لبخند بزن...
لبخند تو ؛
هر لحظه اش ، یک عمر سرزندگیست...
تو فقط بخند...
برای من ،
ایـن تمــام زنــدگیــست...
با سنجاق تنهاییم ؛
به گوشه ای می آویزم ،
تا تو بخوانی...
اگر خواندی ،
فقط لبخند بزن...
لبخند تو ؛
هر لحظه اش ، یک عمر سرزندگیست...
تو فقط بخند...
برای من ،
ایـن تمــام زنــدگیــست...
ممنون كه نمى پرسى حالت چطور است تا مجبور نشوم دروغ بگويم كه خوبم!
تو دور میشوی
من در همين دور می مانم
پشيمان که شدی
برنگرد !
لاشه ی يک دل که ديدن ندارد
من در همين دور می مانم
پشيمان که شدی
برنگرد !
لاشه ی يک دل که ديدن ندارد
شعر های
من...!!!
.
تابلو اند...!!!
.
همه...!!!
.
نبودنت را...!!!
.
تبلیغ
میکنند...!!!
من...!!!
.
تابلو اند...!!!
.
همه...!!!
.
نبودنت را...!!!
.
تبلیغ
میکنند...!!!
شعر های
من...!!!
.
تابلو اند...!!!
.
همه...!!!
.
نبودنت را...!!!
.
تبلیغ
میکنند...!!!
من...!!!
.
تابلو اند...!!!
.
همه...!!!
.
نبودنت را...!!!
.
تبلیغ
میکنند...!!!
:: موضوعات مرتبط: متفرقه، نوشته، ،
تبادل لینک هوشمند